ياد داشت هاي وارده يزدفردا  :

آيا اين عذرخواهي توکلي اثر نامه اش را از بين خواهد برد؟

مرتضی رضاییان فیروزآبادی

بيوگرافي نويسنده :او چند سالي است در عرصه مطبوعات و رسانه ها مي نويسد و بيش از يكصد مقاله ، نقد و تحليل درباره مسائل سياسي و فرهنگي از وي در رسانه ها از جمله روزنامه هاي كيهان، ايران، رسالت، سياست روز، جوان .... و سايت هاي رجانيوز، فردا، عصرايران، سپهرنيوز، نوسازي و .... درج شده است و وبلاك مشق شب محلي است از نوشته هاي او http://yaallah.parsiblog.com  .

احمد توکلي با اذعان به اينکه نکات مثبت بسياري در سفر رييس جمهور به قطر بوده است، به طور تلويحي از مواضع قبليش عقب نشيني کرد.
او در گفتگويش با خبرگزاري فارس توضيح داد که پس از شنيدن توضيحات نماينده وزارت امور خارجه در كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس، به نكات مثبت اين سفر نيز پي برده است که به زعم او چنين بوده است:
1- اظهار تمايل ايران براي شركت رئيس جمهور در اين اجلاس امري غير متداول در عامل سياست نيست.
2- امير قطر كه رئيس اجلاس شوراي همكاري خليج فارس بود با دعوت نامه‌ رسمي از رئيس جمهور ايران استقبال كرد، در حالي كه امير قطر 7 دقيقه بيشتر وقت سخنراني در اين اجلاس نداشت، اما رئيس جمهور كشورمان نطق 13 دقيقه‌اي ارائه كرد و چندين بار هم از خليج هميشه فارس در اين نقط نام برد.
3- اين در حالي است كه دو تن از رؤساي دولت‌هاي منطقه نيز درخواست حضور در اجلاس دوحه را داشتند كه شوراي همكاري خليج فارس آن را نپذيرفته و اين نشانه اهميت جمهوري اسلامي ايران است كه رسماً به اين اجلاس دعوت مي‌شود.
4- وزير خارجه قطر در اين مصاحبه صراحتاً بر اينكه خليج فارس از قديم خليج فارس بود تصريح كرد كه اين امر نشان مي‌دهد وزارت خارجه تضمين‌هايي گرفته بود ولي متأسفانه آنها شرط مهمان‌نوازي را رعايت نكردند و حضور رئيس‌جمهور كشورمان در اين سفر را به درخواست ما اعلام كردند.
5- آنها مثل گذشته دعاوي بي‌اساس خود را در باره جزاير ايراني تكرار كردند، البته اگر لغو شركت وزير خارجه در اجلاس امنيتي بحرين را پاسخ وزارت خارجه ايران به اين بداخلاقي‌ها و سوء‌ استفاده‌ها بدانيم، پاسخ در خور تقديري است.
وي پس از اينکه اين موارد را برشمرد ادعا کرد «اگر انتقادهايي شبيه نامه اينجانب مطرح نمي‌شد، اين حقايق تقديم مردم نمي‌گشت.»
به نظر مي رسد راه هاي ديگري نيز براي اين منظور بود، او مي توانست به جاي آنکه بهانه به دست رقيبان دهد همين توضيحات را از همين مقام بخواهد و اگر بنابرآنچه ادعا کرده همچنان مدافع دولت اصولگراست، مي توانست در مقام دفاع همين موارد را در مصاحبه اي و يا نامه اي به منتقدين و يا ... اعلام کند. حاصل اين بد سليقگي او تيترهايي بود که بر صفحه اول روزنامه هاي اصلاح طلب نشست و بي شک اثري نامطلوب در افکار عمومي گذاشت.

او در ابتداي اين مصاحبه نيز گفته است هدفش از اين اقدام كمك به دولت بوده و كاري در جهت تقويت فضاي نقد، آزادي و خير خواهي کرده و تاکيد نموده است: اين جانب به عنوان نماينده مجلس و يك فرد مدعي اصولگرايي وظيفه خود ديدم كه با رئيس جمهور محترم كه خادم ملت است در محضر افكار عمومي سخني بگويم، چنانكه پيشتر هم اين كار را انجام داده‌ام و در آينده نيز هر وقت لازم باشد آن را انجام خواهم داد.
بر فرض صحت اين ادعا از بي دقتي او به فرامين مقام معظم رهبري مي توان گلايه نمود که در ديدار با او و ديگر نمايندگان مجلس، نشانه نقد منصفانه را بيان نکات مثبت در کنار انتقادات سازنده معرفي فرموده بودند. آيا جا نداشت او که به وجود نقاط قوت بسيار در سياست خارجي احمدي نژاد اعتراف دارد قدري منصفانه تر اين نامه را مي نوشت؟
به نظر مي رسد اين مصاحبه توکلي را مي توان به نوعي ابراز ندامت از عملکردش تعبير نمود، هرچند چنين ندامتي براي افکار عمومي کم تاثير است و نامه هاي او در القاي نکاتي خلاف واقع کار خود را نموده است.
نقل است پسر بچه اي بود که اخلاق خوبي نداشت. پدرش جعبه اي ميخ به او داد و گفت هر بار که عصباني مي شوي بايد يک ميخ به ديوار بکوبي.
روز اول پسر بچه چندين ميخ به ديوار کوبيد. طي چند هفته، همانطور که ياد مي گرفت چگونه عصبانيتش را کنترل کند، تعداد ميخهاي کوبيده شده به ديوار کمتر مي شد. او فهميد که کنترل عصبانيتش آسان تر از کوبيدن ميخها بر ديوار است...
بالاخره روزي رسيد که پسر بچه ديگر عصباني نمي شد. او اين مسئله را به پدرش گفت و پدر نيز پيشنهاد داد هر بار که مي تواند عصبانيتش را کنترل کند، يکي از ميخها را از ديوار درآورد.
روزها گذشت و پسر بچه بالاخره توانست به پدرش بگويد که تمام ميخها را از ديوار بيرون آورده است. پدر دست پسر بچه را گرفت و به کنار ديوار برد و گفت: «پسرم! تو کار خوبي انجام دادي و توانستي بر خشم پيروز شوي. اما به سوراخهاي ديوار نگاه کن. ديوار ديگر مثل گذشته اش نمي شود. وقتي تو در هنگام عصبانيت حرفهايي مي زني، آن حرفها هم چنين آثاري به جاي مي گذارد. تو مي تواني چاقويي در دل انساني فرو کني و آن را بيرون آوري. اما هزاران بار عذرخواهي هم فايده ندارد؛ آ?ن زخم سر جايش است. زخم زبان هم به اندازه زخم چاقو دردناک است.

يزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا